شايلين جون، عشق مامان و باباشايلين جون، عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه سن داره

مزرعه عشق

شایلین دوست بچه ها

   شایلین ناناز ما ،  خیلی بچه ها رو دوست داره و تا چشمش به یه بچه میفته کلی ذوق میکنه .  این عکسها رو زمانی گرفتیم که شایلینی به دیدن نیروانا جون ( دختر دختر خاله مامانی ) رفته بود   اجازه میدین با نیروانا جون بازی کنم ؟؟؟!!!   میخوام از خواب بیدارش کنم       ما دو تا دوستای خوبی واسه هم هستیم       مگه نه عزیزم ؟؟؟؟   شایلین جون بی صبرانه منتظر حضور دختر خاله نازنینش در جمع خانوادگیمونه و همراه مامان و باباش ، آرزو میکنه که  .... .. ... جون در کمال صحت و سلامتی به دنیا بیاد .( ان شاء الله ) ...
25 اسفند 1392

شایلین جون 14 ماهه

دخمل مامان، عسل مامان، نفس مامانی سلام  خوبی عزیزم شما 14 ماهه شدی نانازی میدونی دیگه داریم آخرین ماه سال 92 رو سپری میکنیم و قراره به خوبی و خوشی یه سال جدید و شروع کنیم ، در این روزای پایانی خیلی شیطون شدی خانومم  بعد از یه هفته ایی که بیرجند بودیم بابایی اومد دنبالمون و راهی تربت شدیم تو مسیر برگشت خیلی دخمل خوبی شده بودی و بیشتر مسیر و تو صندلیت خواب بودی یکی یه دونم ،آخه خیلی بهتر شده بودی عزیز دل   خلاصه کلام ، یه چندین روزی هم ، خونه عمه اعظم موندیم وای که اونجا هم خیلی بهت خوش گذشت کلی با علي دوست شدي و هر وقت از بیرون میومد کلی ذوق میکردی، نیلوفر جون و آقا ایمان هم از تهران اومدن و دیگه خیلی خوش به حالمون شد و ...
24 اسفند 1392

شایلین بیرجندی

شایلین جون سرماخورده یه هفته ایی بیرجند بود و خیلی بهش خوش گذشت هر روز ددر و دوربرشم شلوغ پلوغ با کلی هم همبازی      دخملی ناناز ماهم اولین قدم های لرزونش رو در تاریخ دوشنبه 5 اسفند ماه92     خونه ی خاله فریده برداشت       اینم از عکسهایی که آرزو و آذین دختردایی های گل مامانی از دخملی گرفتن به نظر شما کدام عکس زیباتر بوده و جهت چاپ در سایز بزرگ نمای بهتری دارد؟ لطفا نظرات قشنگتون را با ذکر شماره عکس برامون بنویسید . ١    ٢   ٣ ٤  ٥     ٦ ٧    ٨   ٩ ...
21 اسفند 1392

سرماخوردگی دخملی

ناناز مامان سلام دخملی مامان باز سرماخورد و این دفعه از مامانش گرفت الهی مامانی فدات شه انان که دارم این پست و میذارم شکر خدا یه هفته ایی هست که خوب شدی ( خدا جونم شکرت ) سرماخوردگی خیلی طولانی بود و دخملیمم خیلی اذیت شد هر روز آبریزش بینی و سرفه . میشه گفت حدود 10 روز روزه بودی چند روز اول که کاملا بی اشتها پس از چند روزم اگه میخواستی چیزی بخوری سرفه هات نمی ذاشتن و بی خیال میشدی نانازم روز دوشنبه 28 بهمن 92 با بابایی بردیمت دکتر ، آقای دکترم گفتن شکر خدا گلوی دخملیم چرک نداره. تا روز چهارشنبه بد نبودی ولی از چهارشنبه شب تا عصر پنج شنبه نگو و نپرس  شب تا صبح دائما در حال بهانه جویی  صبح روز پنج شنبه هم تصمیم دا...
20 اسفند 1392

دومین سالگرد درگذشت پدر بزرگ عزیزمون

  دو سال است که در سفرهایمان به بیرجند جای خالی تو را با تمام وجود احساس میکنیم و نیستی که با نفس گرم و صمیمی ات ، با دستان گرم و مهربانت و چهره خندانت ، خوشحال از حضورمان در خانه ات شوی و حال ما باید با چشمانی گریان در منزل ابدیت به دیدنت بیاییم. چه خوب بود روزهای در کنار تو  بودن و افسوس که رفتی و دخترم روزهای با تو بودن را و کلام شیرینت را ندید، افسوس ...   دومین سالگرد درگذشت حاج محمد ابراهیم قمری را به همسر ، مادر و پدر همسر عزیزم ، دایی و خاله های گرامی و کلیه فامیل وابسته تسلیت عرض میکنیم. شایلین و بابایی       قربون صفا و مهربونیات پدربزرگ خیلی این رو...
7 اسفند 1392

خاطرات یکسال و دو ماهگی شایلینی به روش mp3

با سلام به  دختر گلم و همگی دوستای شایلین جون. با توجه به اینکه شایلین خانوم اخیرا خیلی خیلی خیلی خی.............................لی شیطون شدن و از سر وکول من و بابایی بالا میره و تا میخوایم تو وبلاگش عکس و مطلب بذاریم مشتای گره کردشو میکوبونه تو لب تاب. به همین خاطر مجبور شدیم در کوتاهترین زمان ، عکسهایی که اخیرا از خانومی گرفتیم توی یک پست بذاریم .               شایلین خانوم یادی از چند ماهه پیش و اون اجازه گرفتنای معروفش کرده                       &...
6 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مزرعه عشق می باشد